معنی تناسب، نسبت، درجه، سهم، قسمت، قیاس، شباهت، مقدار قرینه، متناسب کردن، متقارن کردن, معنی تناسب، نسبت، درجه، سهم، قسمت، قیاس، شباهت، مقدار قرینه، متناسب کردن، متقارن کردن, معنی تjاsf، jsfت، bc[i، sik، rskت، rdاs، afاiت، krbاc rcdji، kتjاsf lcbj، kتrاcj lcbj, معنی اصطلاح تناسب، نسبت، درجه، سهم، قسمت، قیاس، شباهت، مقدار قرینه، متناسب کردن، متقارن کردن, معادل تناسب، نسبت، درجه، سهم، قسمت، قیاس، شباهت، مقدار قرینه، متناسب کردن، متقارن کردن, تناسب، نسبت، درجه، سهم، قسمت، قیاس، شباهت، مقدار قرینه، متناسب کردن، متقارن کردن چی میشه؟, تناسب، نسبت، درجه، سهم، قسمت، قیاس، شباهت، مقدار قرینه، متناسب کردن، متقارن کردن یعنی چی؟, تناسب، نسبت، درجه، سهم، قسمت، قیاس، شباهت، مقدار قرینه، متناسب کردن، متقارن کردن synonym, تناسب، نسبت، درجه، سهم، قسمت، قیاس، شباهت، مقدار قرینه، متناسب کردن، متقارن کردن definition,